دیکشنری
پوست گیری
english
1
Poultry Terminology
::
Peeling
واژگان شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
پوست انسان
پوست بردار
پوست بز
پوست پار
پوست پسته وحشی
پوست تراش
پوست خام
پوست رفتگی
پوست ریختن
پوست سر
پوست سنج
پوست سوسمار
پوست شناسی
پوست فروش
پوست فروشی
پوست گیری
پوست ماند
پوست کلفت
پوست کلفتی
پوست کن
پوست کن چرخان
پوست کن دستی
پوست کن غلتکی
پوست کن کیسه ای
پوست کندگی
پوست کندن
پوست کنده
پوست کنی
پوست کنی آبی
پوست کنی حلقوی
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید